loading...
سرگرمی،حاشیه،اخبار،همه عکس،ورزش،دانلود،تفریحی،و...
goldanpic بازدید : 703 نظرات (0)

داستان من و رامین

اسم من سهیلا است و ۲۵ سال سن دارم . حدود ۶۰ کیلو وزن دارم و قدم ۱۷۰ است برای همین در میهمانی‌ها خیلی‌ها بهم زل می‌زنند . خیلی شیطون هستم و دوست دارم از زندگی‌ام لذت ببرم . این را هم بگویم که عاشق ناتالی پورتمن هستم و اگر به حساب تعریف از خودم نگذارید، کمی هم ازنظر چهره و فرم بدن بهش شباهت دارم . داستانی که می‌خواهم تعریف کنم، برمی‌گرده به سه سالپیش که خیلی بچه‌تر از الان بودم.

goldanpic بازدید : 610 نظرات (0)

خاطرات جالب از زمان قدیم (دهه شصت)

شبا بیشتر از ساعت ۱۲ تلویزیون برنامه نداشت سر ساعت
۱۲ سرود ملی و پخش می کرد و قطع می شد…. سر زد از افق…مهر خاوران !
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
این تبلیغ رو یادتونه؟
به به هوا آبیه آبیه آفتابیه
ماشینه قلابیه نه بابا بنزین نداره خالیه
یه پمپ بنزین اونجاست بنزین واسش مهیاست …
goldanpic بازدید : 302 نظرات (0)

آنام:(مامانم) :هارا گِدیسن؟!؟

(کجا میری؟)

من:چیخیرام اِشی یَه!؟! 

(میرم بیرون)

آنام:یاخجی دا، آیری یِره گِدمه ها...

(باشه پس جای دیگه نریا) 

منم قیافه م :-/

فرستنده : 09367xxx289

goldanpic بازدید : 230 نظرات (0)

یه بار دم عید بود دوستم بهم اس داد که یه شارژ برام بگیر کار دارم ش ندارم

منم ساده بودم رفتم ش خریدم براش تا براش فرستادم دیدم اس داد که عیدت مبارک تو اولین کسی بودی که بهم عیدی دادی آقا منم داشتم میسوختم دیگه برای اینکه ضایع نشم رفتم شارژ رو خودم مصرف کردم خیلی حال داد دوستم اس داد این که قبلا استفاده شده خخخخ

من:))))))

دوستم:(((

goldanpic بازدید : 240 نظرات (0)

اعتراف میکنم بچه ک بودم ی بار چاه خونمون خیلی بو میداد منم رفتم ادکلن گرون قیمت داداشمو خالی کردم توش خوشبو بشه

من:-!

داداشم:O

شرکت چاه و فاضلاب شهر:-)

فرستنده : ساقیعشق

goldanpic بازدید : 448 نظرات (0)

اقا زنگیدم به خونه دوستم (این یکی دوستم با داداشش دوقلو ان تقریبا صداهاشون یکیه) بعد داداشش گوشی رو برمی داره ما هم از همه جا بیخبر شروع کردیم فحش های سانسوری دادن بعد داداشش گفت من ریحانه نیستم داداششم ماهم عین خولا گفتیم خر خودتی من که میدونم خوده ریحانه ای*__#

اقا این بحث ادامه پیدا کرد تا وقتی گوشی رو قطع کردم وقانع شدما مدیونی اگه فکر کنی تا دوهفته خونشون نزنگیدم و داداشش هرموقع منو میبینه میخنده ها

فرستنده : خداحافظ

goldanpic بازدید : 260 نظرات (0)

ما یه هم اتاقی داریم روزا میخوابه وپی علافیه شبا دوازده شب به بعدمیشینه تازه درس بخونه.مام هرچی میگیم با به موقع درس بخون توگوشش نمیره حالا دیشب اون یکی هم اتاقیم بهش گفت اگه بری درس بخونی درو روت قفل میکنم که تاصبح توسالن بمونی اینم جدی نگرفته.بعدنگوواقعادرو روش قفل کرده اینم تاصبح مونده تو راهرو.هرکی میومده نصف شب بره اینومیدیده اولش زهرترک میشده بعد میمونده که این موقع شب توراهروچه میکنه...

فرستنده : قندپهلو

 

 

176765

درباره ما
درود بر همه ی دوستان گرامی... به وبلاگ تفریحی و علمی goldanpic خوش امدید... از مطالب لذت ببرید و استفاده کنید...
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    طرفدار کدام تیم هستید؟
    آیا دوست دارید معروف بشوید؟